به گزارش سلام لردگان، شبکه اطلاع رساني دانا چند روزي است که از دسترس خارج شده است. دانا خبرگزاري ارزشي است که در ماه هاي اخير با استراتژي نقل اخبار از سايت هاي محلي استاني، مورد توجه فضاي رسانه اي کشور قرار گرفته است و اکنون به «اتهام» نشر خبر خلاف واقع و بدون هيچ تذکر قبلي فيلتر شد. به نظر مي رسد درج خبري مبني بر آزادي محمد رويانيان، دبير پيشين ستاد سوخت و مديرعامل سابق باشگاه پرسپوليس، به قيد وثيقه‌اي ??? ميليارد توماني دليل اصلي توقيف آن بوده است.

***

اين روزها که پشت سر هم و از گوشه و کنار خبرهايي از توقيف و سانسور و فيلتر به يکي از گوش ها مي رسد و هکذا نظرهايي در باب ضرورت آزادي بيان به گوشِ ديگر؛ لاجرم يا بايد به صحت عملکرد دستگاه شنوايي شک کرد و يا به برخي چيزهاي ديگر که شرح آن ها مشمول حکايت خودسانسوري مي شود!

غرض اين که از زماني که پيام ?? خرداد در فضاي سياسي کشور پراکنده شد، به طرز عجيبي بر حجم توقيف، سانسور، فيلترينگ و تهديد منتقدان و قس علي هذا افزوده شده و عجيب تر اين که اين تيغ؛ فقط سر برخي از رسانه ها را مي تراشد؛ البته شايد هم اشکال از صاحبان آن ها باشد که هنوز پيام ?? خرداد را نشنيده اند! زماني هفته نامه هاي ارزشي توقيف مي شوند و چندي بعد هم سايت هاي نکته سنج پرس مي شوند و در تازه ترين اقدام هم شبکه ي اطلاع رساني «دانا» به زير اين تيغ گرفتار آمده است.

در اين ميان علت ها و به تعبيري «بهانه ها» مدنظر نيست، آن چه مهم است پيامي است که از اين سلسله رفتارهاي سلبي به جامعه ي رسانه اي کشور و علي الخصوص جريان هاي ارزشي منعکس مي شود، قلم هاي لرزان و دل هاي نگران ثمره ي فضاي امنيتي بي ثمريست که درصدد است سايه ي خود را بيش از پيش بگستراند.

اندکي کنکاش در يکي دو مورد از برخوردهاي اخير رويه هاي نگران کننده اي را نشان مي دهد، در مواردي اتفاق عجيبي روي مي دهد و علاوه بر فيلترينگِ دامنه، هاست آن سايت نيز که از داخل کشور تامين مي شده از بيخ و بن کنده مي شود، به گونه اي که حتي دست متوليان آن سايت هم به يک «بک آپ» ساده از آرشيو محتوايي آن نمي رسد. در مورد شبکه ي اطلاع رساني «دانا» نيز همين رويه ي عجيب به گونه ي ديگري تکرار مي شود و اين سايت بدون اطلاع رساني قبلي از دسترس خارج مي شود! حالا به فرض که يک خبر نادرست در اين سايت منعکس شده باشد، چه منطقي حکم مي کند به جاي درخواست رسمي براي حذف خبر و يا ارائه ي توضيح و مستندات، کلِ محتواي ارزشمند اين رسانه که ماحصل غليان انديشه ها و جريان افکار عده ي زيادي از نخبگان جامعه است از دسترس خارج شود و يک جا ناديده گرفته شود؟ آيا اوقات گران بها و سرمايه هاي مالي و انساني که براي نگارش و گلچين کردن انبوهي از مطالب و اخبار در سايت هايي چون «دانا» مصروف مي شود در اينگونه تصميم گيري ها مدنظر قرار نمي گيرد؟ آيا فقط سوزاندن کتابخانه و مکتوبات چاپي يک ملت به دست قومي بدوي است که قبيح شمرده شده و برضد ميراث معنوي بشري محسوب مي گردد؟!

در اين ميان دو نکته مهم است، يکي آن که متوليان اِعمال اين گونه برخوردها از اين پس پيامدهاي تصميمات شتاب زده خود را از پيش بسنجند و به خاطر يک دستمال قيصريه اي را به آتش نکشند و ديگر آن که مخاطبان رسانه هايي چون «دانا» که از قضا بيشتر از جامعه ي طلاب، دانشگاهيان و وبلاگ نويسان محسوب مي شوند، اعتراض هاي خود را نسبت به مسدود شدن رسانه ها از راه هاي قانوني به گوش مسئولين برسانند تا فعالين حوزه ي رسانه هاي ارزشي نيز بيش از اين تنها و بي ياور نمانند!